تو رو از آبنبات ساختن

بدون عنوان

1389/12/1 1:25
نویسنده : مامان هلیا
138 بازدید
اشتراک گذاری

گلکم

امروز دندونت حسابی اذیتت کرد ... کمی استامینافون ریختم تو آب خوردنت ... در طول روز یه ذره یه ذره می خوردی

دیشب به بابا گفتم : فکر می کنی وقتی بزرگ می شه ... دیگه ما رو تحویل نمی گیره ..؟؟ فکر می کنه ما عقب افتاده ایم ؟

گفت : من از امروزش لذت می برم و به آینده فکر می کنم... اونچچه رو که وظیفمه انجام می دم .. بقیش مهم نیست

و وقتی داشت اینا رو می گفت ... با عشق می گفت ... تو صورتش عشق به تو فوران می کرد

 

---

هنوز تو فکر یه تولد توپ برات هستم

دیروز به ذهنم رسید یه مهمونی زنونه تو استخر بدم

یه چیزی که یاد همه بمونه

و حسابی متفاوت باشه

خودمم تا حالا نشنیدم خداییش ... آخر خلاقیتم

شاید یه چیزای کادویی ای هم سفارش دادم

مثلا ساعتی که عکست روش باشه و اسمتو نوشته باشه

 

می خوام یه کارت دعوت به تولدت رو هم خودم درست کنم .. با برنامه تولد ... و کروکی

احتمالا تو استخر شهرک امید بگیرم

امروز زنگ زدم  و پرسیدم ..قبول کردن

فقط حیف که نمی شه فیلمبرداری کرد

اینم جمله ای که واسه کارت تولدت به ذهنم رسید

:

هلیا یعنی دختر آفتاب ..

هلیا یعنی شکوفه درخت هلو

هلیا یعنی گلی که از دل گل دیگر می شکفد

هلیا یعنی تو ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)