تو رو از آبنبات ساختن

بازگشت به کار

1389/11/20 17:42
نویسنده : مامان هلیا
180 بازدید
اشتراک گذاری

عسلم

می خوام بدونی که دور بودن از تو برام خیلی سخته

خیلی سخته که بخوام تو رو که دست چین خود خدایی بخوام حتی برای ساعتی دست دیگران بسپرم

خیلی برام سخته و سخت باقی خواهد موند که حتی لحظه ای چشمام به صورت زیبا و معصومت نیافته

قشنگ من

تو بهترین چیزی بوده که تا حالا داشتم

معصوم من

من حتی حاضر نیستم ثانیه ای تو رو بغل کسی بدم

برم ارایشگاه

برم خرید

یا ...

خدا میدونه که این 10 ماه شب و روزی نیوده که به بازگشتم به سر کار فکر نکنم .فقط شیرینی وجود خودت و با تو بودن در این مدت تسلای قلبم بوده

و این روزها سخت تر از سخت شده...چون یک ماه و ده روز بیشتر نمی تونم خونه باشم. گاهی فکر می کنم شاید برای هردومون بهتر باشه که این جدایی رو تحمل کنیم تا بفهمیم دنیا از آدمای دیگه ای هم درست شده... تا وابستگی امون به هم کمتر بشه ... ولی قشنگ من ... حتی گفتن این حرف هم دردم رو کم نمی کنه ... من اینجوریم... حیف از همه لحظاتی که بی تو سپری بشه ... می خوام بدونی که انجام این عمل برام فوق العاده سخته ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان فرشته
20 بهمن 89 18:09
اشکم در اومد ........... می دونستین خیلی مامان با احساسی هستین ؟