تو رو از آبنبات ساختن

عادت

1389/12/22 15:11
نویسنده : مامان هلیا
205 بازدید
اشتراک گذاری

هلیای من

داره بعد از این همه مدت و این همه غصه خوردن .. کم کم برام جا می افته

 اعتراف می کنم که کمتر یادم میاد این همه چیزی منو ترسونده باشه

نمی دونم حس ترس درسته یا نه ... شاید بهتر باشه بگم نگرانی

همه مادرها بهم توصیه می کنن که اونقدرها هم سخت نیست

و با همین حرفا دارم کم کم آروم می شم

می دونم تو هم دیگه حوصله ات تو خونه سر رفته

می دونم که تو هم از  این تنهایی اذیتی

آدم باید خیلی سطح درکش پایین باشه تا وقتی تو رو می بره بیرون .. این تفاوتها رو نبینهژ

عاشقتم

دیگه نمی تونم بنویسم

داری حمله می کنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

سارا
23 اسفند 89 10:21
سلام عزیزم خوبی؟هلیا خوبه؟/اره کم کم نگرانیها رو بذار کنار توکل به خدا
سارا
23 اسفند 89 13:35
سلام خانمی واکسن یک سالگی اصلا درد نداره یک دونه است به دستش نگران نباش
زينب عشق مامان و بابا
23 اسفند 89 14:16
چرا انقدر ناراحت ؟نگران آبنباتت هستم نكنه يه وقت ناشكري كني اين اذيتها شيرينيه