سلام نی نی
سلاااااااااااااام هلیا جیغ جیغووووووووو
دماری از روزگار من در آوردی که بیا و بببببببببین ...
البته احتمالا خودتم همین نظر رو در مورد من داری ...
غذا رو که فراموش کن ...
یه روز همین مادر محترمت ... جنابعالی رو برد فضای سبز مهد کودک ... یه ساعت رو دستش نگه داشت ... تا سهمیه سوپتو خوردی .. آآآآآآآااااای خوشحال شدم که بیاو ببین ..
انگار که بلیطم برنده شده باشه ..
چند ساعت بعد :
رو دل کرده بودی ... همه رو بالا آوردی ..( گلاب به روی حضار محترم )
تو مسیر ... سوار دو تا ماشین می شیم ... راننده ات عوض می شه ... آآآآآآآی گریه می کنی ... خب آخه مادر جان ... تاکسی مرسی هم اگه بود ... راننده اش عوض می شد .. جنبه نداری بمون خونه ما عصری بر می گردیم ..
عاشق مهد کودکی .. البته مهد کودک بدون مربی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی