تو رو از آبنبات ساختن

بدون عنوان

1390/1/29 12:03
نویسنده : مامان هلیا
190 بازدید
اشتراک گذاری
واکسن ات رو زدم ... خبر سوپر جالب ... : واکسن ثلاث یافت می نشود ... مادرا هر روز زنگ بزنن سراغشو بگیرن ... از بیستم تا حالا به هر حال انرِژی هسته ای حق مسلم ماست .. خبر دیگه : بیژن پاکزاد فوت کرد ... یه ایرانی که خیلی موفق بود .. طراح عطر بیژن .. اگه تا اون موقع که تو بزرگ می شی هنوز باشه .. طراح لباس 35 رئیس جمهور دنیا و ... خلاصه کلام که خیلی خیلی پولدار بوده .. و البته در ایران زندگی نمی کرده خبر بعدی : من و بابا دیشب سه ساعتی راجع به آینده ات حرف زدیم ... خسته بودیم اما صحبت کردن راجع به تو برامون خیلی جذابه و بیدار نگهمون می داره ... در خلال این صحبت ها خیلی با هم هماهنگ تر می شیم ... برنامه ریزی های دقیق تر و بهتری پیدا می کنیم ... حتی همدیگر رو هم بهتر می شناسیم ... بابا حرفهای خیلی خیلی قشنگی می زنه ... یه دفعه باید ضبطشون کنم تا بتونم اینجا بنویسمشون ... اون از وجودت خیلی لذت می بره .. خیلی دوستت داره ... خیلی زیاد ... و بهت افتخار می کنه و معتقده تو در آینده جوان موفقی خواهی شد چون اینو تو روحیات تو می بینه و خودشم برای خوب تربیت کردنت داره تلاش می کنه ... ما هر دو دوس داریم که تو خیلی خوب رشد کنی ... و یه انسان متعادل و منطقی باشی ... خبر از خودت : امروز به بهانه واکسن .. و به دلیل اصلی سرماخوردگی ات مهد نرفتیم ..تو خونه موندیم ... خوب شد که نرفتیم ... چون مطمئنم حوصله مهد رو حداقل امروز نداشتی الان خوابیدی امروز سالگرد تولد چارلی چاپلینه .. من و بابا خیلی به سختی داریم تلاش می کنیم تا پله های مادی آینده ات رو تامین کنیم ... یعنی بار اصلی این مساله رو دوش باباست ... مطمئن باش از همه چیز خودش می گذره تا بتونه تو رو تامین کنه ... و البته آدم خوشفکری هست ... کمتر کسی رو دیدم که بتونه با همین حقوق های بخور و نمیر ... اینطوری برنامه ریزی های مالی داشته باشه و موفق بشه ... همیشه خودتو دوست داشته باش و یادت باشه که ما خیلی دوستت داریم امروز با خودم فکر می کردم کاش وقتی بزرگ می شی اجازه بدی دوستت داشته باشیم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان ماهان
29 فروردین 90 18:46
ممنونم قربون احساس قشنگت
سارا
31 فروردین 90 9:06
واقعا واکسن ثلاث نیست؟به به چه مامان بابای گلی 3 ساعت راجع به آینده خوش به حال هلیا
سارا
31 فروردین 90 9:07
خیلی دیر به دیر میاییییییییییییبیا دیگه دلم تنگ میشه