بدون عنوان
آخ ... واااااااااااااااااای... اوخ ... هلیا داشتم م ی مردم از درد
گلاب به روتون آب روغن قاطی کرده بودم از نوع بدجور
ساعت 2 رفتم از مهدگرفتمت ..به بابا هم گفتم من نمی تونم هلیا رو ب برم.. بیا ما رو برسون خونه
آخه بغل که می کردمت سنگینی ات روی شکمم بود
باغث می شد اوضاع خراب بشه
بابا هم مثل فشنگ اومد ..
تو خونه بیحال افتاده بودم و گاهی خوابم می برد
تو دقیقا بالاسرم بازی می کردی و هیچ جا نرفتی
و وسط بازیت هی تپ تپ بوسم می کردی
فکر کنم 50 یا 60 تا بوسم کردی
یه دفعه دهنتو باز کردی و گذاشتی رو چشمم اومدی که بوسم کنی .. یه دفعه سرفه ات گرفت .. تو دهنت تون هم بود .. کلی خندیدم .. همه رو تف کردی رو من ..
ای که قربونت برم مهربون من .. همون بوسهای تو بود که الان خوب شدم و دارم کلفتی هم می کنم حتی ..تاکید می کنم حتی ...
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس