تو رو از آبنبات ساختن

متنی که برای شرکت در مسابقه فرستادم

1390/2/23 11:14
نویسنده : مامان هلیا
683 بازدید
اشتراک گذاری

خودش اومد . شوخی که ندارم باهات، فکر نمی کردم اینطوری پیداش کنم، فکر نمی کردم اینطوری صاف بیاد و بشینه تو دلم ... همونجایی که واسه تو می طپید ... نه که فکر کنی فقط من این حس رو داشتما ... بابایی هم همین حس رو داشت تو که خواستی به دنیا بیای ... بابایی گفت پارمیدا چطوره؟... منم بدم نیومد .. اما اسمت برام خیلی مهم بود ، تصمیم گرفتم بیشتر برای پیدا کردن یه اسم خوب بگردم،‌ شب و روز شده بود کارم همین ... به معنی اش ، تلفضش ، تعدادش تو خانواده ، تعدادش تو کشور ، اصلیتش و .. دقت می کردم .. حتی تمام اسم ها رو می شکوندم که بفهمم اگه به پست همچین آدمایی خوردیم ، با لفظ ناجوری صدات نکنن ، پنجاه شصت تایی اسم ردیف کرده بودم و ...خلاصه سرمون گرم بود .. اما یه روز شنیدمش .. " هلیا "‌ صاف اومد و نشست تو قلبم .. همونجایی که قلب تو هم بود ... نه اینکه فکر کنی فقط من این حس رو داشتما ... نه ... بابایی هم همین حس رو داشت ... تعدادش تو کشور شد آخرین اولویت ... لفظش خیلی دلنشین بود .. اصلیتش همه جوره جور بود ... حتی اگه اسمت رو میشکوندن .. می شدی یه چیز خوشبو .. درست مثل " هل "‌ ... معنی اش که دیگه محشر بود : دختر آفتاب ... شکوفه درخت هلو ... گلی که از دل گل دیگه می شکفه ... بعدها فهمیدم آفتاب و نور... جزء لاینفک اکثریت اسمهایی بوده که برات انتخاب کرده بودیم .. اما این انتخاب ما نبود .. اسمت برای ما ... یه الهام بود ... یعنی اگه حتی معنی اش به این خوبی نبود .. اگه لفظش قشنگ نبود ..اگه ..اگه ... حتی اگه اسمتو این نمی ذاشتیم نمی تونستیم منکر بشیم که این اسم متعلق به توست ... و همینه که الان اسم تو "‌هلیا "‌ست آبنبات من ! ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

رخساره
23 اردیبهشت 90 13:11
عکس نوگل زندگیتان را در تابلو فرش ماندگار کنید .
مامان ماهان
23 اردیبهشت 90 13:16
نازنین نرگس نفس مامان
23 اردیبهشت 90 13:31
به قول نازگلی اشنگه اشنگه حالا که وبلاگتون اشنگه لینکیدمتون
بهلول
23 اردیبهشت 90 14:10
سلام امیدوارم همیشه چون خورشید بدرخشد ، چون هل در طبع آدمیان بنشیند و چون گل لطیف و باطراوت بمانید. ممنونم که تشریف آوردید. یا حق
مامان هلیا
24 اردیبهشت 90 8:05
سلام من سیما هستم اسم دختر من هم هلیاست . تو مسابقه انتخاب نام نی نی وبلاگ با شما اشنا شدم . دخترتون چند سالشه ؟؟؟ چرا عکسنازش رو نگذاشتین وبلاگ روی ماهش رو ببینیم ؟ شما هم به وبلاگ ما سر بزنین خوشحال میشیم .
haleh
25 اردیبهشت 90 1:43
اینقدر زیبا مینویسی که از خوندنش لذت میبرمهمیشه
مامان هلیا
25 اردیبهشت 90 13:20
دقیقا" همونطوری که توی دل من نشست پروفایل هلیا جونم کجاست چند سالشه تهرانه؟ عکساش کجاست؟ مامانش به ما هم اطلاعات بده تا باهلیای من دوست بشه.